پدیده بیکاری، وسوسه های ماجراجویانه ای در ذهن جوان امروز به وجود می آورد که در
کوتاه ترین زمان ،با صرف کم ترین هزینه و زحمت، راحت ترین و سوداور ترین مسیر را انتخاب میکند.
حال این راه میتواند به کارهایی ختم شود که تَصَور زشت و ناپسندی از آن در ذهن جامعه و عامه مردم وجود دارد .کارهایی همچون ، سرقت،فروش موادمخدر،جست و جوی آثار باستانی ،عتیقه و اساسآً کارهای غیر قانونی …!!!
غالباً این تصویر سازی و برنامه ریزی ها که در رویاهای احساساتی، به دور از منطق پرورده می شوند، زمانی شکل عملی به خود می گیرند که ، شخص ندار و فرد ثروتمند در یک مکان باهم وارد تعامل می شوند و این سوال همواره در ذهن جوان کم دست به وجود می آید،
چرا من ندارم…؟
چرا او دارد…؟
چه تفاوتی بین من و او هست…؟
در این مطلب این رویارویی را فاصله طبقاتی می نامیم!!!
در جامعه اسلامی ما تبیین فاصله طبقاتی تا حدودی کاری سخت به نظر می رسد، زیرا در جوامع اسلام محور ، برابری حرف اول را می زند و اگر به صورت موشکافانه به این مطلب رسیدگی کنیم شاهد استیلای فساد و تبعیض در برخی از لایه های جامعه می شویم که به خودی خود اصل برخی از مسائل و اصول را زیر سوال می برد و هویت جامعه کنونی ما را دچار تناقض میکند !!!
اساساً انسانها موجودات اجتماعی هستند که روزانه در حال برخورد و فعالیت با همدیگر می باشند
حال تصور کنید در بخشی از جامعه تعدادی شخص متمول قرار بگیرند و در سوی دیگر آن فقیرهای کم دست ،آن جامعه دچار عدم توازن از لحاظ مالی و جایگاه اجتماعی می شود و یقیناً هرج و مرج در قالب امنیت برای آن دسته از متمولین از سوی مسکینان که فشار شدید اقتصادی از همه ی جهات مستاصلشان کرده است، به وجود می آید.
کنترل شور و هیجان جوانی که از بدو تولد خود را در فقر و تنگ دستی دیده است در برخورد با آن دسته از جوانانی که در ناز و نعمت پرورش یافته اند کاری بسیار سخت و حتی غیر ممکن است.
بنابراین آن دسته از تنگدستان حق خود را از جامعه و خانوادهای ثروتمندان طلب میکنند و برای رهایی از وضعیت اسفناک خود دست به اقداماتی از قبیل بزه کاری می زنند، که این روش نادرست در اذهان عمومی کاری بسیار ناپسند و غیر قابل بخشش محسوب می شود.
زیرا ادامه این حرکت کاملا غلط روز به روز امنیت شهر را دچار تزلزل و ناامنی می کند.
حال می بایست راهکاری برای رهایی از این اتفاق خطرناک ارائه دهیم تا فاصله بین غنی و فقیر در کمترین سطح خود قرار گیرد تا شاهد برخورد این دو با هم نباشیم.
۱-تزریق فرصت های شغلی فراوان و پر تنوع به دور از رابطه بازی های مرسوم …
۲-بررسی ثروت اندوزی برخی که یک شبه راه صد ساله را طی نموده اند…
۳-آسان نمودن شرایط جذب نیرو برای استخدام و حذف سهمیه های اشخاص خاص…
۴- برخورد قاطع و سخت نیروهای امنیتی نظامی با سارقین کم دست و سارقین پردرآمد در بالاترین سطح ممکن…
۵-شناسایی و جمع آوری ثروت های حاصل از کار غیر تولیدی و باد اورده…
در این بین مسئولین و دستگاهای اجرایی نقش سرنوشت سازی در کنترل و دفع بزه کاری های کلان و خرده در سطح شهر و کشور دارند .
برخورد کارشناسانه به دور از خشونت و روش های سنتی ، بر پایه ی اصلاح و تربیت در قالب پاک سازی کامل اگر در دستور کار قرار گیرد یقیناً شاهد جلوگیری از گسترش معضلات اجتماعی هستیم.
اگر مشکل بیکاری، تنگدستی، تبعیض ، رانت خواری از بین برود رفته رفته شاهد کم شدن بزه کاری و فساد در جامعه خواهیم شد …
من الله توفیق
مسعودطولابی