به چشم خود اطمینان کنیم
(( تنظیم نیرو)) از طریق نگاه وسنجش
زمانی که قرار است چیزی را از زمین بلند کنیم ( مثلا یک پاکت میوه….یک گونی…..یک حلب روغن یا هر چه) قبلا وزن آن را پیش خود براورد می کنیم وسپس با آماده کردن نیرویی برابر با تصوری که داشته ایم ، جسم مورد نظر را بلند می کنیم.
وزنهبرداران نیز همین کار را می کنند و می کوشند بانیروی روحی و آمادگی روانی بیشتری به جنگ وزنه ها بروند. حرکات مخصوص آنها برروی صحنه هم دلیل بر این مسئله است.
در زندگی معمولی این ((برآورد وزن ))به طور ناخودآگاه و کاملا عادی صورت میگیرد چشم می بیند ذهن به کار می افتد و برآورد نیرو می کند و دستها به کار می افتد و آن شی را بلند میکند
یک آزمابش ساده
دو قوطی کمپوت یا کنسرو یک شکل و یک اتدازه اختیار کنید.یکی از قوطی ها را خالی ودیگری را پراز شن وماسه کنید.فردی که نسبت به این موضوع اگاهی ندارد را درکنار میز قرار دهید وبخواهید هر دو قوطی را همزمان باند کند، به راحتی خواهید دید با توجه به براورد وی به وزن قوطی و همان نگاه وسنجش از این طرف یک دست او بالا ودست دیگر درپایین تر خواهد ماند و کمتر بالا خواهد آمد.
از این مسله در سیرک ها استفاده های جالبی می کنند : یک وزنه بردار قوی هیکل وغول پیکر بر روی صحنه می آید وپس از گرم کردن عضلات خود با دمبل های سنگین، دربرابر یک هالتر که صفحات فولادی متعددی دارد می ایستدودر حالی که جمعیت سکوت کرده است، هالتر را درمیان شور وهیاهو با قدرت بالا می برد، جمعیت به شدت اورا تشویق می کنند و وزنه بردار با همان قدرت وزنه را سر جای خود قرار می دهد واز صحنه خارج می شود.
لحظه بعد کارگردان برای تخلیه صحنه و آماده کردن آن برای برنامه بعدی وارد می شود .هرگس چیزی را از صحنه بیرون میبرد و….. در این هنگام به دلقک لاغر و نی قلیانی، همان هالتر را با یک دست بلند می کند و با خود به سادگی بیرون میبرد.
جمعیت ابتداهاج واج میماند و بعد به شدت خنده میافتد و معلوم میشود که آن هالتر از جنس مقوا بوده که به شکل وزنههای پولادین رنگآمیزی شده.
آیا ا((گر تخمین اشیادتوسط چشم )) نبودچنین اشتباه مضحکی اتفاق می افتاد؟ و حالا که اینطور ازست و چشم و هماشتباه می کند ،تکلیف این ضرب المثل که میگوید ((تا به چشم خود ندیده ای باور نکن که چه می شود))