نقش خانواده در رشد وتربیت نوجوانان
نقش خانواده در رشد و تشکیل شخصیت نوجوان بر هیچ کس پوشیده نیست. خانواده اولین و تنها واسطه ارتباط کودک با اجتماع است. در خانواده کودک ارزشها و ضد ارزشها ،و اصول و قواعد اخلاقی را میآموزد .کودکان از لحاظ عاطفی ،شناختی …..و وابستگی خاصی به خانواده دارند و برای آنها خانواده مهمترین نقش را در زمینههای تامین نیازهای روانی کودک دارد. این نیازها عاطفی در نوجوانی رنگ شدیدتری به خود میگیرد که نوجوانان را در محیط وسیع تر از خانواده جستجو میکند بر همین اساس است که ارتباط نوجوان با اطراف افزایش مییابد نوجوان کمتر تمایل دارد در خانه بماند و به روابط بیرون از خانواده اهمیت بیشتری میدهد نوجوان را نه میتوان کودک دانست نه هم ردیفها بزرگسالان قرار داد.
خانواده ها در برخورد با این دوران که گاه به بحران یاد می شود به چند دسته تقسیم می شوند
خانواده طبیعی متعادل:
در این خانوادهها هر یک از اعضا ضمن داشتن استقلال شخصی در کارهایشان در عقب و امور به مشورت با یکدیگر می پردازند. پدر و مادر روش مشترکی را در برخورد با نوجوان پیش می گیرند و نیازهای نوجوان در این دوران آگاهی کافی دارند ؛مسائل مربوط به نوجوانان شان را می شناسند و در مورد مسائل مربوط به آنها میشود به مشورت می پردازند. رابطه میان والدین و فرزندان نظری وحشت و نه اجبار است فرزندان به راحتی با والدینشان ارتباط برقرار میکنند در این خانوادهها ضمن تبادل نظر در امور خانوادگی ،رهبری بر عهده پدر خانواده است
خانواده های بی نظم:
در این خانوادهها هیج یک از اعضا مسئولیت اصلی خود را ایفا نمیکندپدر فقط قسمتی از مسئولیت را برعهده میگیرد؛ بیشتر به چشم برطرف کننده نیازهای مادی نگاه می شود. و نقش و اهمیت چندانی داده نمیشود .در عوض این مادر است که تقریباً مسئولیت تمام مسئولیت تمامی امور را برعهده دارد اما الان مادران در این خانوادهها روش ثابتی را در تنبیه و تشویق کودکان ندارند و در برابر موقعیت های یکسان، واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند. در عمل اغلب موارد مادر نمی تواند الگوی مناسبی برای دختر خانواده باشد زیرادنقش مادر با انتظارات جامعه متفاوت است .دختران و پسران در این خانوادهها در ایفای نقش مادرانه و پدرانه دچار مشکل میشوند .آنها در آینده با انتخاب و فردی ناکامل در زندگی آینده نیز دچار مشکل میشود.
خانواده های سخت گیر:
در این خانواده روابط بین والدین و فرزندان از روی استبداد است و حتی گاهی این روابط پایه روابط میان والدین را میگذارد. والدین نسبت به خواسته های مشروع فرزندانشان بی اعتنا می شوند و همواره مانع از تحقق آنها میشوند. اغلب والدین حالت روحی، روانی مناسبی ندارند به همین جهت مشکلات فراوانی برای فرزندان ایجاد میشود فرزندان هیچ راه انطباق با والدینشان ندارند و توانایی چندانی برای ایجاد ارتباط با دیگران ندارند.
خانواده آسان گیر:
در این خانوادهها در دادن آزادی به نوجوانان افراط میشوند کنترل چندانی نسبت به رفت و آمدها رفاقت ها …….و ندارند و اغلب و در مادرها و این مسئله کاری زیاد و زمان کافی و مناسبی برای فرزندان شان ندارند و تربیت و شکل گیری آنان را بر عهده جامعه میگذارند و نوجوانان به ارزشها و ضد ارزش های اجتماعی توجهی ندارند و فردی ناهنجار ،لاابالی بی قید و بند و بار می شوند و چطور در طول زندگیشان هیچ نظم و ترتیبی نداشتند با اولین برخورد و تنبیه دچارشکست میشوند. این نوجوانان اغلب گام در مسیر والدینشان می گذارند و بیتردید همگی ما در زندگی روزمره شاهد این مسائل هستیم که پسر یک فرد معتاد نیز اعتیاد دارد دختر مادر بی نظم هیچ نظامی در کارها از مشاهده نمیشود
شاید درنگاه کلی خانواده طبیعی متعادل نسبت به بقیه خانواده ها معقول تر و بهتر باشد اما واقعیت این است نوجوانی دوره عجیب وغریبی است ، دوره گذری که شاید والدین مواظب کودکانشان نباشند و واقعیت این است که خود نوجوان در این برهه باید بدنبال روزنه ای باشد که برای او دریچه ای باشد به سوی موفقیت روزنه ای که هر نوجوان استعداد خاصی در یک زمینه ویا دانش دارد و باید در جستجوی آن باشد……
نقش خانواده درشکل گیری شخصیت نوجوان
نقش خانواده در رشد و تشکیل شخصیت نوجوان بر هیچ کس پوشیده نیست. خانواده اولین و تنها واسطه ارتباط کودک با اجتماع است. در خانواده کودک ارزشها و ضد ارزشها ،و اصول و قواعد اخلاقی را میآموزد
لینک کوتاه : https://tolueaflak.ir/?p=4870
- نویسنده : فرشید گله داری
- ارسال توسط : فرشید گله داری
- منبع : پایگاه خبری طلوع افلاک
- 257 بازدید
- بدون دیدگاه