استقلال فاتحِ داربی بیکیفیتها؛
غصب و غارتِ «بیتالمال»
شهرآورد نود و ششم پایتخت به مزخرفترین شکل ممکن تمام شد! یک نمایشِ مفتضحانه از دو تیمِ متمول و پرمدعای فوتبال ایران، که بازندهای جز فوتبال ایران نداشت.
درخصوص سطح فنی بازی، نمیتوان صحبت خاصی کرد، یک فوتبال بدون ریسک و کسالتبار، که در نهایت در ضیافت پنالتیها به سود استقلال به پایان رسید تا شاگردان فرهاد مجیدی فاتحِ این فوتبالِ سرد و بیروح باشند.
اما از قدیم میگویند؛ شهرآورد تهران، ویترینِ فوتبال ایران است. به حق این جمله حقیقتی از این مارکتِ بیداستان است که بزرگترین رقابتش هم چیزی برای عرضه ندارد.
همه ما میدانیم که فوتبال ایران یک فوتبال تماماً دولتی است، فوتبالی که باشگاههای آن، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از خزانه دولت تغذیه میکنند و جز بهرهبرداری نادرست از بیت المال، تحمیل مدیران سفارشی و عدم حرفهای سازی زیرساختها چیزی برای فوتبالمان به ارمغان نیاورده است، اما بدون شک، داربی ۹۶، نقطه بنبست فوتبال دولتی بود.
نکته مهم اینجاست؛ هزینههای سرسامآور دولتیها، در شرایطی از جیبِ امثالِ من و شما خرج میشود، که در فوتبال ایران چیزی بیش از ۶۰ درصد از درآمد باشگاههای ما، توسط دولت یا شرکت یا صنعتهای مادر که عموما بنگاههای بزرگ نیمهدولتی هستند تامین میشود، جالب آنکه پس از کمکهای دولتی، بخشِ قابل توجهی از درآمدها، توسط حامیان مالی یا همان مقوله اسپانسرینگ تامین میشود که آن بخش هم در اصل ریشه در منابع دولتی دارد، اما نکته قابل تامل جایی است که حتی با وجود ارتزاقِ دولتی تیمهای فوتبال ایران، با این سیستم مدیریتِ فشل دولتی در ورزش کشورمان، هنوز هم اغلبِ این تیمها علیالخصوص سرخابیهای پایتخت اَبَر بدهکارانی هستند که پروندههای ریز و درشتی در مجامع بینالمللی دارند و هرساله با چالشها و بحرانهای مالی عجیبی روبهرو میشوند، در شرایطی که این وضعیت، نه تنها استقلال و پرسپولیس را تبدیل به یک بنگاههای اقتصادی سودده نکرده، بلکه از آنها، دو باشگاهِ ورشکسته ساخته است، یعنی این حجم از سرمایهگذاری که توسط دولت در فوتبال انجام میشود، هیچ بازدهی مالی و توسعه اقتصادی که ندارد به کنار، یک فوتبال بیکیفیت را هم تحویل داده است، تیمهایی که با هزینههای گزاف، از جیبِ دولت، تنها به ارائه یک بازی حال به هم زن در دیداری که به شناسنامه فوتبال ایران معروف است، ختم میشود.
تا زمانی که فوتبال ایران از رانتِ دولتی استفاده کند، این دایره مالی نجومی وابسته به بیتالمال، روز به روز بیشتر میشود و آش همان آش و کاسه همان کاسه است، بهرحال فوتبال ایران نیاز به یک اصلاحِ اساسی دارد که اصلیترین آن مقوله خصوصیسازی صحیح است، این موضوع بدین معناست که از یک طرف برای سرمایه گذار بخش خصوصی، منافع مادی و بازده اقتصادی تعریف شود و از طرفِ دیگر به سودآوری و رونق اقتصادی باشگاهها کمک کند.
مبحث خصوصیسازی سرخابیها سالیان مدیدی است در هر دولت، در حد شعار باقی مانده است، اما دولتِ جدید باید در اصلیترین اقداماتش در مقوله ورزش، با جداسازی موضوعِ خصوصیسازی، از خصولتیسازی و اختصاصسازی، مالكیت و مدیریت باشگاهها در فوتبال ایران را در كمترین زمان ممکن و با حداكثر بازدهی، به روشهای درست به بخش خصوصی منتقل كند، اینها همه مواردی است که، در مبحث «تحول در نظام باشگاهداری» فوتبال ایران تعریف میشود، البته این تحول، قطعا نباید تنها درخصوص سرخابیهای پایتخت اجرایی شود، از خودروسازان تهرانی گرفته تا صنعتی دولتیها، همه و همه باید در این طرح تحولی، به یک نظام جامع برسند تا بالاخره دستِ فوتبال از بیتالمال جدا شود.
میدانیم باتوجه به نبود زیرساختها و بستر مناسب، طرح تحول نظام باشگاهداری بسیار زمانبر خواهد بود، اما بهتر است، دولت جدید با همراهی مسئولین قضایی کشور به ابهاماتِ مالی فراوانِ فوتبال، علیالخصوص در سرخابیهای پایتخت، اعم از شفافسازی در موضوعاتی چون درآمدهای باشگاه، صورت حسابهای گردشهای مالی و قرارداد اعضای تیمها ورود کنند و بیش از این، موجب هدر رفتن پول، از بیتالمال نشوند.