فرض کنید آقای الف حدود ۱۰ سال شهردار تهران بوده است. به او میگویند عملکرد شما در این ۱۰ سال چه بوده؟ جواب میدهد که فلان اتوبان را من ساختم. فلان پارک را من ساختم. فلان ایستگاه را من ساختم و…
ایشان هیچ گاه نمیگوید که من برنامه ای را که شورای شهر مصوب و ابلاغ کرده بود بخوبی و با موفقیت انجام دادم. بلکه میگوید : من ساختم؟!؟
اشکال دقیقا همینجاست.
از فلان رئیس جمهور سوال میکنند که عملکرد شما در طول ۸ سال ریاست جمهوری چه بوده است؟ جواب میدهد که : در دوره من ۵۰۰ کیلومتر راه ساخته شد. ۲۰ دانشگاه افتتاح شد . ۱۰ بیمارستان ساختم و…
این رئیس جمهور هیچ گاه نمیگوید که ما برنامه ای را که سازمان برنامه و بودجه مصوب و ابلاغ کرده بود بخوبی و با موفقیت اجرا کردیم ؟!؟
همه خطا و اشتباه در اینجاست. کشور باید دارای یک سازمان برنامه و بودجه مستقل و مقتدر و متخصص باشد که تمام زیر و بم امور را یک به یک با اولویت بندی؛ بودجه بندی لازمه و برنامه زمانبندی بطور عقلایی و منطقی تعیین ؛ تصویب و به مجریان ذیربط ابلاغ نماید.
بدین ترتیب رئیس جمهور موفق کسی خواهد بود که برنامه های مصوب را در زمان مقرر و با بودجه مربوطه و با کیفیت لازم و کافی به سرانجام رسانده باشد.
اگر قوای سه گانه ما جزیره ای فکر نکنند ؛ اگر سلایق شخصی را در پیشبرد امور دخالت ندهیم ؛ اگر مصالح و منفعت عامه را در نظر بگیریم ؛ اگر قوم و قبیله بازی و جناح بندی را کنار بگذاریم ؛ اگر جامعه را به دو دسته خودی و غیر خودی تقسیم نکنیم ؛ اگر تعقل را جایگزین تعصب نماییم ؛ اگر رمز موفقیت را بجای دشمن سازی در تعامل و تفاهم با دنیا بدانیم ؛ اگر همه ما گوش به فرمان برنامه باشیم و مجری دلسوز آن باشیم؛ خواهیم دید که “” بوستان “” ایران ؛ “” گلستان “” میشود. مگر اینکه قصد و غرضی در کار باشد.
حسن خسروی.