مگر الیگودرز جز استان لرستان نیست

🔷مدام از خود می پرسم چرا جهان رسانه ای و دنیای قلم های ما اینقدر بی درو پیکر شده است. در تبین ساختارمند شبه رسانه های ما همین بس که بعضی از رسانه های معلوم الحال ما امروز به هایپر مارکتهای عقیمی بدل گشته اند که هر جنس بُنجُل و تاریخ مصرف گذشته ای را به خورد مخاطبشان می دهند .در چند روز گذشته شاهدحملات ناجوانمردانه،بی سند و شتاب زده بعضی از رسانه های معلوم الحال استان علیه مدیر کل ورزش و جوانان استان لرستان بودیم .اخبار تاسف انگیزی که دل جامعه الیگودرزی و بسیاری از وجدانهای آگاه و بیدار را به درد آورد .اوج این شانتاژبازیهای رسانه ای و لجن پراکنی های مجازی خبرگزاری “اعتدال ایران ” با تیتر 《الیگودرز سوگلی ورزش استان 》به قلم خانم” حدیث یوسفوند” سردبیر این سایت خبری بود.مقاله ای سراسر کذب و بی پایه که نویسنده اش کوشیده با بزرگنمایی و شانتاژ رسانه ای و تحریک احساسات سایر هم استانی عزیزمان به اهداف پشت پرده خود برسد .راستش را بخواهید هر چه تلاش کردم املانویسی و ترور شخصیتی و توهین قومیتی و اهداف سیاسی سازمان یافته پنهان را در پشت کلمات خانم سردبیر نبینم “نشد که نشد “الخصوص که فهمیدم خانم یوسفوند از اقوام یکی از مدیر کل های سابق در حوزه ورزش و جوانان در استان است البته از تحمیل کلمات و دسترسی آسان به اطلاعات و بی استعدادی نویسنده اش هم براحتی می توان فهمید آب از کدام سرچشمه گل آلود است و چه کسانی پشت این پروژه تخریب هستند.حرفهایی که معلوم بود در شکم کس دیگری آبستن شده اند تا در مخیله یک به اصطلاح سردبیر !سردبیری که هنوز نمی داند الیگودرز این شهر کوچک با آن مردمان بزرگش هم جز استان لرستان است.سردبیری که هنوز نفهمیده است مردم این سوی گردنه هم حق حیات و زندگی دارند هر چند از ناشی نویسی نگارنده و اهداف پشت پرده آن همگان فهمیدند که هدف اصلی این تخریبها و شانتاژ بازیهای رسانه ای تصرف صندلی مدیر کل است. اما ای کاش خانم سردبیر کمی انصاف و تحقیق را هزینه متن می کرد و وارد حریم های قومیتی و فرا فکنی های رسانه ای نمی شد این که جرم مدیر کل الیگودرزی بودنش هست یا عملکردش را به دست مخاطبان می سپارم اما ای کاش خانم سردبیر به جای پرداختن به جلد شناسنامه و محل تولد آدمها یک تحقیق ساده در باره عملکرد آقای مدیرکل می کرد ای کاش بجای تفرقه افکنی قومیتی و قراردادن مرزهای جغرافیای در برابر هم یاد می گرفت که درحرفه مقدس رسانه ای که متاسفانه امروز به دست بعضی از بیسوادترین و در عین حال بی استعدادترین افراد بیکار اداره می شود رسالت راستین قلم نداشته اش را در جهت انعکاس صحیح اخبار و تعهد راستین قلم می گذاشت مگر می شود با نگاه سیاسی برای حوزهای مختلف جامعه الخصوص حوزه ورزش نسخه پیچاند؟مگر میشود حوزه وزرش یک استان را با همه استعداهای ذاتی و خواستگاه تاریخی اش با چنین تفکرات کودکانه ای تحلیل کرد و مثل مورچه ای که آب به لانه اش گشته بانگ و فریاد برآورد که ایهاالناس کجایید ؟که دنیا را آب بردو آقای مدیر کل همه چیز را به شهر خودش داد! این سبک تحلیل هم انقدر آبکی و کودکانه است که کسی به خانم یوسفوند بگوید خانم یوسفوند در زمان آقای عزیزپور که اتفاقا از اقوام و همشهریهای شما می باشد همه امکانات در حوزه ورزش را راهی شهر شما کرد .خانم سردبیر! شما می توانستید با یک سرچ ساده به بسیاری ازحقیقتها پی ببرید شما با یک تحقیق ساده می توانستید بفهمید بسیاری از طرحها و پروژهای ورزشی که طبق طبق ردیف کرده اید مثل پیست اسکی و سایت قایقرانی و غیره اصلا در زمان مسولیت مدیرکل فعلی نبوده است بلکه پیگیریهای نماینده شهر و مدیریت اداره ورزش بوده اتفاقا داده های آماری از لحاظ زیر ساختها و مقایسه تجهیزات نشان می دهد شهر الیگودرز در زمان مدیر کل های گذشته از توجه و امکانات بیشتری برخوردار بوده است. اتفاقا آنکه باید به بی عدالتی اعتراض کند ما هستیم که علیرغم همه محرومیتها نام لرستان را بربام کشتی جهان طنین انداز می کنیم و علیرضاهای سرلک را تحویل ورزش استان می دهیم. خانم سردبیر آیا در اندیشه شما میزبانی مسابقات کشتی و تاسیس خانه کشتی در کوهدشت بی عدالتی است آیا از نظر شما تامین اعتبار و افتتاح زمین چمن ۷۰۰۰ متری و فعال کردن سکوهای مجموعه تختی بی عدالتی است آیا کاشت زمین چمن الشتر بعد از چند دهه از بی توجه ای بی عدالتی است.آیا اجرای ۱۳ پروژه شاخص که ۹ پروژه آن در غرب لرستان و ۷ پروژه در شرق لرستان اتفاق افتاد بی عدالتی است اما سخن آخرم خانم سردبیر اگر می خواهید پژوهش هایتان و تولید محتوایتان مورد تمسخر َآیندگان قرار نگیرد اگر میخواهید کاری کنید که وظیفه یک انسان رسانه ای است.