همانطور که پیشبینی میشد خیبر استراتژی خود را بر الفبای فوتبال که ابتدا گل نخوردن و حفاظت از دروازه خودی و سپس از موقعیتهایی به دست آمده حاصل از اشتباهات حریف ، چشم به دروازه حریف داشت که در نهایت بدون هیچ موقعیت خطرسازی در اطراف و محوطه جریمه تیم قشقایی مگر ضربه ایستگاهی دقایق آخر این مسابقه به سرانجام کسب یک امتیاز انجامید .
خیبر که تکنیک و تاکتیک و میزان دوندگی را به حریف واگذار کرده در نیمه دوم با رویکردی ارسالهای بلند منوط بر فوتبال مستقیم از خط دفاع به خط حمله خود شد بدون دخالت خط میانی به دو دلیل :
۱- میزان دوندگی بازیکنان و برنامه داشتن تیم قشقایی روی توپهای دوم و سوم و پر تعداد بودن آنان در هر منطقه از زمین خیبر
۲- خارج کردن بازیکنان خط میانی خیبر از فوتبال و کم اثر کردن آنان توسط تیم قشقایی که با میزان دوندگی و برتری عددی پایین بازیکنان خیبر نسبت به بازیکنان قشقایی همراه شد .
فوتبال مستقیم ( سبک نزدیک ) شرایطی و ویژگیهایی میطلبد که در بازیکنان خیبر وجود ندارد
اولین و مهمترین شرط این نوع فوتبال میزان قد و فیزیک بازیکنان در خط حمله و حتی خط هافبک میباشد که خیبر از این امتیاز و اولین رکن فوتبالمستقیم محروم میباشد ( مهاجم هدف این تیم گرچه فیزیک و قد را دارد اما قبول کنیم رشته تخصصی ایشان هر چی که باشد بیشک فوتبال نیست این چند مسابقه هیچ گونه قابلیتی از این مهاجم ندیده و نخواهیم دید و آزموده را آزمودن خطاست ) .
اما راهکار مقابله تیم دونده و سختکوش و پرتلاش و جنگنده و تکنیکی تیم قشقایی بر غلبه کردن و رسیدن به دروازه خیبر مهمان چه بود ؟
بیشک با دیدن این مسابقه پی به آگاهی و آشنایی تیم حریف از همه جوانب مثبت و منفی تیم خیبر بُردهایم .
تیم قشقایی حملات خود را از جناح قویتر خیبر که تأثیر گذارترین بوده پایه ریزی نمود ، جناح راست قشقایی بر علیه جناح چپ خیبر
اما چرا ؟!
وقتی تیم قشقایی فشار خود را روی جناح چپ خیبر متمرکز کرده بود باعث عقب نشینی مدافع کناری ( چپ ) خیبر شده بود و فاصله ایجاد شده از این عقب نشینی اجباری با وینگر چپ خیبر باعث به عقب رفتن جهت پوشش و کمک به مدافع خود میشد و این طرح و استراتژی اتخاذ شده به راحتی یک فاصله بلند از جناح چپ خیبر تا دروازه قشقایی ایجاد میکرد که برای جبران این فاصله نیاز به زمان زیادی برای باز شدن داشت که با سنگینی گوش چپ خیبر این عامل تشدیدتر میگردید .
اما پیشبینی و طراحی تاکتیکی قشقایی فقط برای از کار افتادن جناح چپ خیبر ختم نمیشد ، اوج آگاهی و هنرنمایی سرمربی تیم قشقایی جناب آقای هرمزی کاربلد به این شکل بود که ابتدا خیبر را خلع سلاح نموده و سپس ضربه نهایی را به هدف که همان به گل رسیدن است ، بزند که با بیدقتی و عدم تمرکز مهاجمین و همچنین مزاحمتهای خط دفاع خیبر این امر میسر نگردید .
تیم قشقایی بعد از خنثی نمودن چاشنی انفجاری خیبر ( جناح چپ ) روی به ارسالهای سرعتی بلند و تیز داشت به جناح مخالف چراکه میانگین قد دفاع مرکزی متمایل به راست و همچنین کوتاهی قد مدافع راست خیبر مستعد برای ضربه زدن به دروازه خیبر و چه برای تعویض زاویه حمله بود .
خیبر دو مهره کلیدی خود را روی نیمکت نگهداری میکند اما بر چه اصول و منطقی از فوتبال این سئوالیست که فقط کادر خیبر میتواند از عهده جواب آن برآیند . حسین جودکی تنها مهاجم کاربلد که در اوج آمادگی و پختگی و تجربه به سر میبرد و همچنین بازیکن خوش تکنیک و توانمند این تیم با شماره ۷۷ هافبک مهاجمی قابل که بدون هیچ دلیلی روی نیمکت قرار داده شدهاند . اگر تجسم کنیم خط دفاع حریف خسته شده و با ورود این دو بازیکن میتوان استفاده کرد، هیچ فشاری روی خط دفاع حریف نبوده و ده دقیقه برای یک مهاجم زمان ناکافیست برای خود نشان دادن در چنین مسابقههایی حساس که هر فرصت در آن حکم بقای یک مربی را دارد …
تنها دو دلیل میماند که این دو بازیکن روی نیمکت نگهداری شوند :
۱- دیدگاه سلیقهای مربی ، که این دیدگاه دیگر جایگاهی در بین مربیان علمی و با دانش ندارد
۲- دیدگاه سنتی برای جذب دید و نظر عوام که با تعویضی و به گل رسیدن ، مربی را فهیم و نتیجهگرا نمایان سازند در نیمه دوم که این دیدگاه بدون تردید مضحک میباشد .
گرچه نتیجه مسابقه مساوی بدون گل بود اما برای خیبر ناکام و در شُرف بحرانزدگی در حکم یک موفقیت بود که با حداقلی امتیاز در خانه حریف رویی به بازگشت داشته و برای دیدار آتی رسمی خود برنامه ریزی کند .
با آرزوی نتیجه در مسابقه آینده خیبر …
تحلیل و گردآوری شده
توسط کارآموز فوتبال
وحید جمالیکیا
بابا قشقایی تیم بزرگی هست لنگیا ازش شکست خوردن تو جام حذفی .. خیبر کار بزرگی انجام داده هرچند خیبر هم لنگ رو یه زمانی در هم کوبونده 😁