تو خالی تر از همیشه!
فوتبال ما خیلی وقت است که دچار حرکت های ظاهری و عوامفریبانه شده وحالا می بینیم که خوش باورها نیز دست از امید و آرزو شسته و فردا را شکست بارتر از امروز می دانتد. روزگارب در همان زندگی وفوتبال سنتی ما بودند عاشقان ودلسوزانی که با تمام وجود سعی بر آن داشتند تا هر گامی در طریق آموزش وپرورش قابل قبول ومنطقی بردلشته شودو فارغ از هر تظاهر و خودنمایی،همه هستی خود وزن و بچه را به پای شاگردان می ریختند. دران دوران، کمترین امکانات و تاسیسات و تبلیغات فعلی وجود نداشت ، اما خون دل مردانی راستین ،پا کباخته و مخلص درکار بود تا از هیچ همه چیز را بسازند.
گذری به بی سر وصدای آن روزگار و تبلیعات پردلمنه و وسیع حال ،گویای آن است که به راستی از عمل فاصله گرفته وبه حرف رسیده ایم.
بساط موجودنه تنهادحکایت از ناهماهنگی و اشفتگی فوتبال دارد که در برخوردها و اظهار نظرهای ضد ونقیض چشمگی است و هر کس با توجه به سلیقه و وابستگی فردی و احتمالا گروهی با مسائل ومعضلاتدفوتبال سرو کار دارد
چنین اوضاع قمر در عقرب ای باعث شده از تاهر نقد و تخصص سالم و بی طرفانه نیز به حساب دراز کردن(( این)) و مطرح شدن(( آن)) گذاشته شود که در این رهگذر، شمار(( نادان دوستان ))نیز روز به روز فزونی یافته و تاسف بار آن که آغلب متولیان و مسئولین ورزش و فوتبال به سوی اینان سر می کشند.
به این ترتیب، حرف حساب کمتر خریداری دارد و معمول چنین است که چنانچه پرسشی برای یک مسئول در یک جا عنوان گردد، پاسخ آن را باید در جایی دیگر شنیدو خواند که به هر حال، شماری از رسا نه ها را وابسته به سازمان و مسئولین نشان میدهند و تعدادی را در زمره مخالفان بی چون وچرای قرار داده است.
حاصل این واقعیت آن است که تایید و تکذیب و هر موردی با ارزش چندانی همراه نباشد و اعتبار و اعتقاد به رسانههای ورزشی کمرنگ و شاید هم بیرنگ شود.
خرد هرچه نقد کائنات است چه سنجد پیش عشق کیمیای کار